مشاهده موضوع قبلی :: مشاهده موضوع بعدی |
نویسنده |
پیام |
Sajjad
ناظر سايت


عضو شده در: 17 دی 1384
پست: 6095
محل سکونت: اهواز 
امتیاز: 3245 دادن امتیاز [وضعيت كاربر:آفلاین]
|
|
بازگشت به بالای صفحه |
|
تشکرها از این تاپیک |
Sajjad از این تاپیک تشکر میکنم |
MAKAREMI
کاربر فعال


عضو شده در: 14 اسفند 1384
پست: 144
امتیاز: 0 دادن امتیاز [وضعيت كاربر:آفلاین]
|
تاریخ: سهشنبه 23 خرداد 1385 - 12:41 عنوان: |
|
|
سلام
دستت درد نكنه سجاد جان
اولين خبر رو خودم بدم
خدا براي هيچ كس بد نخواهد
هفته ي قبل تصادفي كردم كه بيا و ببين
4 ماشين رو توي هم پكوندم
بچه ها من ازتون خواهش ميكنم كه خيلي مراقب باشيد
من خودم خيلي لايي ميكشيدم ولي حالا ميفهمم كه خرييت محضه
البته من توي تصادف يك لحظه حواسم پرت شد ولي همين يك لحظه 5/1 مليون تومان خرج برداشت
تور رو به خدا مراقب باشيد |
|
بازگشت به بالای صفحه |
|
Sajjad
ناظر سايت


عضو شده در: 17 دی 1384
پست: 6095
محل سکونت: اهواز 
امتیاز: 3245 دادن امتیاز [وضعيت كاربر:آفلاین]
|
|
بازگشت به بالای صفحه |
|
kimiya
مدير انجمن "عکاسي"و"گپ"


عضو شده در: 26 دی 1384
پست: 461
محل سکونت: TehRaN 
امتیاز: 48 دادن امتیاز [وضعيت كاربر:آفلاین]
|
تاریخ: چهارشنبه 24 خرداد 1385 - 19:37 عنوان: |
|
|
ای لعنت به این روزگار این گار نوار رو زدن از اول بخونه همه چیز داره تکرار میشه همون بدبختیا همون گیرا.... انگار قرار نیست این سرنوشت عوض بشه....به قول یه دوستی سرنوشت را نتوان از سرنوشت....
ولی این دفعه نمیزارم همون طور بشه....این بار درستش میکنم یه اشتباه رو دوبار تکرار نمیکنن ...خب آخه بعضی چیزا دست من نیست چی کار کنم؟
خدایا...کمک کن این راه رو بدون خطر طی کنم و همه چیز تکرار نشه....آمین  _________________ ღفردا و دیروز با هم دست به یکی کردند دیروز با خاطراتش ماروفریب داد فردا هم با وعده هایش ما رو خواب کرد.....وقتی چشم باز کردیم امروز گذشته بود....ღ
 |
|
بازگشت به بالای صفحه |
|
aLaLe
مدیر"موزیک"،"سینما"و"گرافیک"


عضو شده در: 22 بهمن 1384
پست: 872
محل سکونت: San Francisco 
امتیاز: 481 دادن امتیاز [وضعيت كاربر:آفلاین]
|
تاریخ: پنجشنبه 25 خرداد 1385 - 16:27 عنوان: |
|
|
الهي
كيميا درد و نالت هم دوست دالم
بفششششششششششاااااااااااااااااااااااااااررررررررررررررررررررررر _________________
میخوام بازم بخونم تو بارون از نگاهت , با اینکه خیلی خستم بگزرم از گناهت
آخه تو عزیزه قصه هامی آخه تو شعره روی لبامی
آخه جونه تو بسته به جونم اگه بری دیگه نمیتونم
آخه اسمه تو رو که میارم میشی همه ی دارو ندارم
از چی میترسی تو مهربونم من که رو عشقه تو موندگارم |
|
بازگشت به بالای صفحه |
|
وحید
کاربر قديمي


عضو شده در: 22 اسفند 1384
پست: 738

امتیاز: 184 دادن امتیاز [وضعيت كاربر:آفلاین]
|
تاریخ: شنبه 27 خرداد 1385 - 09:17 عنوان: |
|
|
کیمیا جون خیلی ناراحت شدم اگه کمکی ازدست مابرمیاد بگو حداقلش درحد همفکری البته اگه قابل دونسته باشی _________________ سلام غریبه اشنا |
|
بازگشت به بالای صفحه |
|
elnaz
مدير انجمن "خانمها"


عضو شده در: 22 دی 1384
پست: 1078
محل سکونت: کرمان 
امتیاز: 333 دادن امتیاز [وضعيت كاربر:آفلاین]
|
تاریخ: شنبه 27 خرداد 1385 - 12:21 عنوان: |
|
|
سلام
اخييييييييييييييييييي
اميدوارم مشكلت حل شه عزيزم.
________________________
به جای اینکه به تاریکی لعنت بفرستید یک شمع روشن کنید _________________ بهار بهترين بهانه براي آغاز و آغاز بهترين بهانه براي زندگيست |
|
بازگشت به بالای صفحه |
|
وحید
کاربر قديمي


عضو شده در: 22 اسفند 1384
پست: 738

امتیاز: 184 دادن امتیاز [وضعيت كاربر:آفلاین]
|
تاریخ: دوشنبه 29 خرداد 1385 - 11:09 عنوان: |
|
|
یدفعه هوس کردم یه شعر اینجا بنویسم از حافظ
آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند , بر جای بدکاری چو من یک دم نکوکاری کند
اول به بانگ نای و نی آرد به دل پیغام وی , وان گه به یک پیمانه می با من وفاداری کند
دلبر که جان فرسود از او کام دلم نگشود از او , نومید نتوان بود از او باشد که دلداری کند
گفتم گره نگشودهام زان طره تا من بودهام , گفتا منش فرمودهام تا با تو طراری کند
پشمینه پوش تندخو از عشق نشنیدهاست بو , از مستیش رمزی بگو تا ترک هشیاری کند
چون من گدای بینشان مشکل بود یاری چنان , سلطان کجا عیش نهان با رند بازاری کند
زان طره پرپیچ و خم سهل است اگر بینم ستم , از بند و زنجیرش چه غم هر کس که عیاری کند
شد لشکر غم بی عدد از بخت میخواهم مدد , تا فخر دین عبدالصمد باشد که غمخواری کند
با چشم پرنیرنگ او حافظ مکن آهنگ او , کان طره شبرنگ او بسیار طراری کند _________________ سلام غریبه اشنا |
|
بازگشت به بالای صفحه |
|
داداش ایلیا
مدير انجمن "آقايان" و "سينما"


عضو شده در: 20 بهمن 1384
پست: 806

امتیاز: 91 دادن امتیاز [وضعيت كاربر:آفلاین]
|
تاریخ: جمعه 2 تیر 1385 - 20:33 عنوان: |
|
|
سلام
اقا سجاد خیلی ممنون برای این تاپیک ادم حرفایی داره که به هیچکی نمی تونه بگی و تو خودش جمع می کنه یه روزی به انفجار می رسه ولی باز هم نمی دونه بگه تعصب غرور ابرو.......
زندگی تو ایران خیلی سخته چونت همیشه باید خاموش بمونی و هیچوقت حرف نزنی
امیدوارم تو زندگیتون هیچ وقت مشکل نداشته باشین _________________ وقتي صدايت کردم فرياد که زدم کلاغ ها همه از روي درختان پريدند مي گويند کلاغ شوم است اسم تو شور بود يا صداي من؟!!!
www.ravani.tk
www.sarbaz.tk |
|
بازگشت به بالای صفحه |
|
Farzaneh
کاربر قديمي


عضو شده در: 1 اسفند 1384
پست: 498
محل سکونت: قم 
امتیاز: 429 دادن امتیاز [وضعيت كاربر:آفلاین]
|
تاریخ: چهارشنبه 14 تیر 1385 - 17:12 عنوان: |
|
|
تورو خدا به هركي مي خواي گير بده غير ايران.آخه اين خاك بيچاره چيكار كرده با شماها كه اينقدر دلگيريد ازش؟ما همه چيز تو اين كشور داريم.
سجاد اين تاپيك خيلي عاليه.البته هيچ كس مطمئنا حرف دلشو نمي زنه.
ولي اميدوارم و از ته دل دعا مي كنم مشكل همه ي اونايي كه گفتن و نگفتن هرچه زودتر حل بشه...آمين _________________ و نمي دانم،گناهي است انگار
كه با هفت اقيانوس آب تفسير نمي شود
و سرنوشت تو ملكوتي مي شود
در تغيير سرنوشت من
www.nabzesard.blogfa.com |
|
بازگشت به بالای صفحه |
|
|